از نظر روششناختی، سیاستهای فرهنگی (در شکل مکتوب و مصوب خود) از جمله مدارک اسنادی به شمار میرود که تحلیل و ارزیابی آن مستلزم روش های بدون واکنش[۳۷] یا بدون مزاحمت[۳۸] است. برای این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده میشود که روشی است که ویژگیهای خاص یک متن را به صورت منظم و عینی استخراج میکند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تحلیل محتوا غالبا مستلزم آن است که اجزای نظری و اطلاعات موضوع مورد بررسی، مشخص باشد. در واقع تحلیل محتوا بر اساس مقولات و شاخصهایی انجام میگیرد که به صورت قیاسی از روی نظریهها بدست میآید. البته روش استقرا هم علاوه بر قیاس کاربرد دارد.
در ادامه به شرح روش تحلیل محتوا، روش تعیین متغیرها و مقولات در این رساله و کدگذاری متون پرداخته خواهد شد.

۵-۲- روش تحلیل محتوا

تحلیل محتوا به عنوان یک روش عبارت است از شناخت و برجسته ساختن محورها یا خطوط اصلی یک متن یا متون مکتوب، سخنرانیها، تصاویر، سوالهای باز و غیره (ساروخانی؛ ۲۸۱). تحلیل محتوا روشی است که در وهله اول به دنبال توصیف متن است. هر چند از آن در استنباط از متن درباره فرستنده، پیام، گیرنده و وضعیت اجتماعی نیز استفاده میشود. فرایند تحقیق در این روش شامل کدگذاری (اختصاص ارزشهای عددی به متن بر اساس مقولات مفهومی) است و در واقع فرایند تحقیق را میتوان در تبدیل کیفیت به کمیت خلاصه کرد. تحلیل محتوا شامل ویژگیهایی از جمله عینیت، کمیت، نظاممند بودن و اعتبار است تا به آن جنبهای علمی بدهد و آن را از تحلیل محتوای عامیانه متفاوت سازد.
شرط عینیت بدین معنی است که تمام تصمیمهای اتخاذ شده در فرایند تحقیق باید از سوی مجموعه صریحی از قواعد هدایت شوند. به طوری که یافته های تحقیق، محتوای اسناد تحلیل شده را منعکس سازند نه تمایلات ذهنی محقق را. شرط عینی بودن بیش از همه درباره تعریف عملیاتی متغیرها مصداق پیدا میکند. تعریف متغیرها باید به گونهای باشد که بر اساس آن، تمامی کدگذاران به نتایج یکسانی برسند (محمدیمهر؛ ۳۰)
شرط نظاممند بودن ایجاب میکند که تمام آنچه در محتوا به مسئله مورد بررسی مربوط میشود، طرف توجه قرار گیرد و از هر گونه انتخاب خودخواهانه جلوگیری به عمل آید (همان؛ ۳۱) شرط کمی بودن، به معنای استفاده از اعداد و ارقام در توصیف و طبقهبندی اطلاعات و نیز تحلیل داده ها با روش های آماری است. در این زمینه شمارش خصوصیات متن (مقوله ها) اساس کمی بودن را فراهم میآورد.

۵-۲-۱- ترکیب روش کمی و کیفی

روش تحلیل محتوا در این رساله، روش کمی به حساب میآید اما لازم است که درباره آن توضیحاتی داده شود. تحقیق در این رساله، اساسا (اما نه کاملا) مبتنی بر نظریه است و این فرق اساسی روش کمی و کیفی است. در روش کیفی، این اکتشاف است که مهم است و نظریه نه مبنایی، بلکه ارجاعی است. اما باید گفت که در اینجا ما با تست فرضیه روبرو نیستیم چرا که کار ما توصیفی خواهد بود. همچنین در ساختن مقوله ها و شاخصها، تنها به نظریات اکتفا نکردهایم و استقرا را بر قیاس افزودهایم. به علاوه اینکه تنها به مقولهسازی و شمارش نپرداختهایم و تفسیر و توضیح کدها و همینطور نگاه کلی به هر متن مورد بررسی، قسمت مهمی از کار ما را تشکیل میدهد.
با این توصیفات باید گفت که در اینجا روش کمی با روش کیفی تکمیل میشود. منتقدان روش تحلیل محتوای کمی، عنوان میکنند که در این روش بیش از اندازه به مقایسه و تطبیق فراوانیها تاکید میشود. هر چند روش کمی خود تا حدی شامل تفسیر متن میشود چرا که خود مفهومپردازی و مقولهسازی با ذهنیت محقق صورت میگیرد. اما آنچه ممکن است در روش کمی نادیده گرفته شود، کلیت متن است. متغیرها و مقوله ها باید در زمینهی کلی متن و در رابطه با یکدیگر تفسیر شوند و در نهایت به بازساخت متن و محتوا پرداخته شود. هولستی[۳۹] هم تحلیل محتوای کیفی را برای تکمیل تحلیل محتوای کمی پیشنهاد میکند هر چند «نباید تصور کرد که روش‏های کیفی دارای بصیرتند و روش‏های کمی صرفاً روش‏های رسیدگی به فرضیه‌ها هستند. ارتباط بین این دو روش، ارتباطی دورانی است؛ هریک از آنها بینشی را شکل می‌دهند که دیگری از آن تغذیه می‌کند» (هولستی؛ ۲۵). آنچه باید از آن احتراز شود، شکستن متن به اجزای کوچکتر بدون در نظر گرفتن کلیت متن است.

۵-۳- طرح تحقیق

طرح تحقیق، طرحی برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات به منظور پاسخگویی به سوالات محقق است. طراحی تحقیق و در واقع تعیین متغیرها، پیش از مشاهده متن انجام میشود تا فرایند تحقیق از جانبداری محقق بر کنار باشد. گرچه خواهیم دید که در روش تحلیل محتوا، متن مورد بررسی در تعیین متغیرها و تدوین طرح تحقیق تاثیر دارد و از این حیث میتوان این روش را قیاسی-استقرایی دانست (محمدیمهر؛ ۶۵).
در مرحله طراحی طرح تحقیق یعنی مرحلهای که طرح تحقیق نوشته میشود، سه عنصر از اهمیت زیادی برخوردارند. این عناصر عبارتند از: تعیین و تعریف عملیاتی متغیرها / تعیین واحد تحلیل / تعیین جامعه آماری و حجم نمونه (همان؛ ۶۸).
پیش از شرح دو مورد نخست، لازم به ذکر است که نمونهگیری در این تحقیق به صورت نمونهگیری کامل انجام شده است. یعنی از آنجایی که حجم جامعه آماری برابر با سه است، هر سه این متون (قانون اساسی، سند سیاست فرهنگی، برنامه پنجم توسعه) جزو نمونهای است که مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.

۵-۳-۱- اهداف جزئی و متغیرهای تحقیق

به منظور توصیف، طبقهبندی و تبیین یافته های هر تحقیق، از نظریه استفاده میشود. در تحلیل محتوا هم نظریهها همین نقش را دارند. فقط نقش نظریهها در تنظیم یافتهها پررنگتر است. در واقع مهمترین نقش نظریه در روش تحلیل محتوا، ساخت مفاهیم متغیرهای تحقیق است که از این طریق، یافتهها توصیف و طبقهبندی میشود (محمدیمهر؛ ۷۶).
اهداف و سوالات تحقیق: معمولا هر تحقیق یک هدف کلی دارد. از تجزیه مفهوم اصلی مندرج در هدف کلی که ناظر بر موضوع تحقیق است، اهداف جزئی به دست میآید. پس از آن هر سوال بر اساس هدف جزئی نوشته میشود، مگر اینکه بتوان یک هدف جزئی را در قالب دو سوال عنوان کرد. در سوالات توصیفی، تنها توصیف یک متغیر مورد نظر است و لذا فقط یک متغیر در سوال عنوان میشود. در مورد فرضیه ها هم معمولا در مطالعات توصیفی، نیازی به نوشتن فرضیه نیست و هر سوال خود به عنوان فرضیه در نظر گرفته میشود.
استخراج متغیرها: پس از تقریر سوالات، نوبت به تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرهای تحقیق میرسد. در اینجا این سوال مطرح میشود که متغیرها از کجا به دست میآیند؟ مقوله های یک تحلیل محتوا را میتوان به صورت استقرایی، قیاسی یا ترکیبی از هر دو روش فوق ساخت. رهیافت استقرایی از محتوای اسناد به منظور شناخت ابعاد مختلف آن شروع میشود، اما در رهیافت قیاسی، محقق برخی از طرحهای مقولهای را که نظریههای مربوط القاء کردهاند، به کار میبندد (همان؛ ۹۷).
هدف کلی:
ارزیابی سیاستهای فرهنگی ایران
اهداف جزئی:
شناسایی اجزای مختلف سیاستها شامل مبانی، اهداف، سیاست و ابزار
شناسایی تعریفی از فرهنگ که بر سیاستگذاری حاکم است
شناسایی سرمشق و منشا تدوین سیاستها
شناسایی علل تدوین سیاست فرهنگی (کارکرد مورد انتظار)
شناسایی حوزههایی که تحت سیاستگذاری قرار گرفته است
شناسایی محدوده فرهنگ و استقلال یا آمیختگی حوزه فرهنگ با دیگر حوزه ها
شناسایی ویژگیهای مورد تاکید از فرهنگ
شناسایی ابزار اجرا یا نهاد متولی سیاست
متغیرها و مقوله ها:
الف- نوع
ارزش و مبانی (بیان کردن مبانی سیاستگذاری و ارزشگذاری برای اهداف)
هدف کیفی (مشخص کردن مقصد به صورت کلی و کیفی)
هدف کمی (مشخص کردن مقصد به صورت جزئی و با عدد و رقم)
سیاست (مشخص کردن راهحلها، نهادها و مسئولیتها)
ب- تعریف فرهنگ

 

    1. هنجاری (تعریف فرهنگ برتر، تشویق و ترویج آن)

 

    1. توصیفی (تعریف انسانشناختی، در نظر گرفتن فرهنگ در کلیت زندگی و با تنوع و تکثر آن)

 

    1. اسنادی (کالاها و محصولات هنری و فرهنگی)

 

پ- سرمشق و منشا
شریعتگرا (مبتنی بر ارزشهای دینی و ترویج آنها)
واقعگرا (در نظر گرفتن تکثر قومی و مذهبی و فرهنگی، امور عرفی)
توسعهگرا (در خدمت گرفتن فرهنگ برای توسعه)
ت- کارکرد مورد انتظار از فرهنگ (علت تدوین)
کمک به توسعه و پیشرفت
آفرینش هنری
پرورش اندیشه ها و استعدادها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...