فانینگ و کاگر (۱۹۹۸) دو سناریو درمورد تغییر مدیریت ارشد در زمان وقوع تقلب پیشنهاد می‌کنند: سناریوی نخست این است که هیئت مدیره‏ یا سایر مدیران از اقدامات متقلبانه مدیر عامل یا مدیر مالی شرکت با خبر شده اند و از آن ها می‏خواهند که شرکت را ترک کنند . در سناریوی دوم، مدیرعامل یا مدیر مالی متقلب شرکت با این تصور که اقدامات متقلبانه آن ها به زودی کشف خواهد شد، پیش از بر ملا شدن آن، شرکت را ترک می‌کنند.

 

۲-۳-۲-۴ پاداش مدیریت

 

یکی از رایج‏ترین طرحهای پاداش مدیران، طرحهای پاداش مبتنی بر ارقام حسابداری است. با پذیرفتن فرض فرصت طلبی افراد، می توان انتظار داشت که مدیرانی که ‌بر مبنای‌ ارقام حسابداری پاداش می گیرند با هدف حداکثر نمودن منافع شخصی، این ارقام را دستکاری کنند. هیلی (۱۹۸۵) مواردی را تشریح می‌کند که مدیریت به دلیل وجود طرحهای پاداش مبتنی بر ارقام حسابداری برای دستکاری فرصت طلبانه اطلاعات حسابداری انگیزه دارد. به اعتقاد وی در مواردی که مدیر به سطح تعیین شده سود دست یابد، روش‏های حسابداری را برمی گزیند که پاداش او را حداکثر کند. در وضعیتی که انتظار نمی‏رود سود به سطح از پیش تعیین شده برسد، مدیر روش‌هایی را انتخاب می‌کند که سود دوره جاری را کمتر، و سود دوره های آینده را بیشتر کند تا امکان رسیدن به سطح تعیین شده در دوره بعد فراهم شود.

 

۲-۳-۲-۵- تغییر حسابرس

 

از جمله دلایل تغییر حسابرس می‏توان به انگیزه و تلاش مدیریت به منظور مخفی کردن گزارشگری متقلبانه و مدیریت سود اشاره کرد. نتایج برخی تحقیقات نیز مؤید این است که ‌تجدید ارائه صورت‏های مالی می‌تواند با تغییر حسابرس شرکت در رابطه باشد (نظیر دیفوند و جیامبالوو ۱۹۹۱؛ گروه مشاوره هورون ۲۰۰۳؛ و مور، ۲۰۰۷).

 

۲-۳-۲-۶ استقلال حسابرس

 

یکی از ساختارهای حاکمیت شرکتی، استقلال حسابرس از واحد مورد رسیدگی است. یکی از مواردی که می‌تواند بر استقلال حسابرس تأثیرگذار باشد، خدمات غیرحسابرسی است. ارائه خدماتی نظیر ایجاد و اجرای سامانه های اطلاعاتی کامپیوتری و حسابرسی داخلی به دلیل ایجاد وابستگی اقتصادی حسابرس به شرکت تحت حسابرسی، می‌تواند تمایل حسابرس برای بحث با شرکت درمورد ارائه نادرست صورت‌های مالی کاهش دهد و استقلال حسابرس را تهدید کند. یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر استقلال حسابرس، اندازه مؤسسه حسابرسی است.

 

در مواردی که بخش عمده درامد مؤسسه از مشتری خاصی تأمین می‏ شود، استقلال حسابرس کاهش می‌یابد. علاوه بر این، مؤسسات حسابرسی بزرگتر، نیروهای متخصص بیشتری در اختیار دارند و قادرند حسابرسی را با کارایی و اثربخشی بیشتری انجام دهند. عدم استقلال حسابرس می‏تواند موجب اظهارنظر مقبول درباره صورت‌های مالی شود که مطابق استانداردهای حسابداری تهیه و ارائه نشده است.

 

۲-۳-۲-۷ اندازه شرکت

 

یکی از ویژگی‌های شرکت‌ها، که بر ساختار مالی آن ها تاثیر دارد، اندازه شرکت است. هر چه اندازه شرکت بزرگتر باشد، دستورالعملها، و روش های شرکت عینی تر می‏ شود . کارشناسان شرکت به اندازه کافی مهارت دارند . ‌بنابرین‏ با توجه به تجربه و امکانات شرکت و تدوین منطقی ساختار سازمانی و مشخص بودن اهداف شرکت میزان اشتباهات حسابداری به حداقل ممکن کاهش پیدا می‌کند. در حالی که در شرکت‌ها ی کوچکتر به دلیل محدودیت امکانات مالی، امکان استخدام کارشناسان و تأسیس واحد مستقلی به منظور تعیین روش های حسابداری مورد نیاز شرکت وجود ندارد و از سوی دیگر، دستورالعملهای شرکت، عینیت کمتری دارد. ‌بنابرین‏، انتظار می ‏رود که در این شرکت‌ها خطای بیشتری در ارائه اطلاعات حسابداری وجود داشته باشد (سجادی، ۱۳۸۳).

 

 

۲-۵- مروری بر تحقیقات پیشین

 

در حالی که عمده تحقیقاتی که در حوزه پژوهش حاضر صورت گرفته است عمدتاً بر عوامل مؤثر بر تجدید ارائه صورت‏های مالی تمرکز داشته اند و کمتر تحقیق را می توان یافت که به رابطه بین تجدید ارائه صورت های مالی و احتمال درماندگی شرکت پرداخته باشد. با این وجود، تحقیقات نزدیک به موضوع تحقیق در ادامه ارائه شده‏است.

 

۲-۵-۱- تحقیقات خارجی

 

لو و وانگ [۱۶] (۲۰۰۹) به بررسی امکان استفاده از تجدید ارائه به عنوان متغیر پیش ‏بینی کننده درماندگی مالی پرداختند. این محققان با بهره گرفتن از الگوریت‏های مختلف مدلسازی پیش ‏بینی ورشکستگی نشان دادند که می‏توان از تجدید ارائه صورت‏های مالی به عنوان نشانه‏ای از احتمال بروز درماندگی مالی در یک یا چند دوره آتی استفاده کرد. بر اساس نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داده می‏ شود که ۲۴ درصد شرکت‏هایی که صورت‏های مالی خود را تجدی ارائه نموده ‏اند، در دوره بعد از تجدید ارائه دچار درماندگی مالی شده‏اند.

 

فنگی لین و همکاران (۲۰۱۱) مدلی که از ترکیب روش‌های نقشه برداری از ویژگی‌های ایزومتریک[۱۷] و ماشین بردار ‌تکیه‌گاه (SVM) حاصل شده بود را برای پیش ‏بینی درماندگی تجاری معرفی نموده‌اند و برای ارزیابی آن را با مدلی که از ترکیب روش‌های تجزیه و تحلیل مؤلفه‌ های اصلی (PCA) و ماشین بردار تکیه گاه (SVM) حاصل شده بود، مقایسه نمودند. نمونه مورد بررسی آن ها شامل ۸۰ جفت از شرکت‏های درمانده و دارای سلامت، پذیرفته شده در بورس تایوان طی دوره ۲۰۰۸-۲۰۰۰ می‌باشد. نتایج تحقیق آن ها نشان می‌دهد مدل پیش نهادی آن ها علاوه بر نرخ طبقه‏ بندی صحیح بالاتر، دارای کمترین نرخ خطای نوع دوم نسبت به سایر روش‌ها می‌باشد.

 

میو ین چن (۲۰۱۱) با بهره گرفتن از روش استنتاج فازی-عصبی تطابقی (ANFIS) و ترکیب آن با روش‌های بهینه سازی ازدحام ذرات (PSO) و خوشه کاهشی (SC) به پیش ‏بینی ناکامی تجاری شرکت‏ها پرداختند. نمونه مورد بررسی آن ها شامل ۴۰ شرکت درمانده و ۱۲۰ شرکت دارای سلامت مالی، فعال در صنعت الکترونیک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تایوان در دوره ۲۰۱۰-۱۹۸۲ می‌باشد. نتایج تحقیق آن ها نشان داد روش ترکیبی PS-ANFIS نسبت به سایر روش‌ها توانایی بهتری در پیش ‏بینی ناکامی تجاری دارد.

 

مساکی[۱۸] و همکاران (۲۰۱۰) در تحقیق خود با بهره گرفتن از مدل رگرسیون لوجیت ۱ تعداد ۵۳ شرکت ورشکسته و ۵۳ شرکت غیرورشکسته مشابه را طی سال های ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۷ در کشور ژاپن مورد بررسی قرار داد. وی ۳۲ متغیر حسابداری (شامل ۵ متغیر از صورت جریان وجوه نقد و ۲۷ متغیر از ترازنامه و صورت سود و زیان) را مورد آزمون قرار داده و آن ها را بر حسب مجموع داراییها، مجموع بدهیها و مجموع فروش همگن (استاندارد) ‌کرده‌است. نتایج تحقیق وی حاکی از آن است که متغیرهای همگن شده بر حسب مجموع داراییها، مجموع بدهیها و مجموع فروش به ترتیب دارای ۸۷٫۷ %، ۷۸٫۳ % و ۸۱٫۱% دقت برای پیش ‏بینی درماندگی مالی شرکت‌ها است.

 

۲-۵-۲- تحقیقات انجام گرفته در ایران

 

۲-۵-۲-۱ تحقیقات در حوزه تجدید ارائه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...