• -Threaten ↑

 

  • -Imminent Peril ↑

 

  • - Human Rights Committee, General Comment 29, States of Emergency (article 4), U.N. Doc. CCPR/C/21/Rev.1/Add.11 (2001).,Para.7 ↑

 

    • - دیوان پس از یک بررسی به این نتیجه رسید که وجود یک«اضطرار عمومی که حیات ملت را تهدید می‌کند»به‌طور معقولی از رفتار حکومت ایرلند که از ترکیب چند فاکتور ذیل به‌دست می‌آید، استنباط می‌شود:در وهله اول،وجود یک ارتش سری در سرزمین جمهوری ایرلند که برای رسیدن به اهدافش به خشونت متوسل می‌شود؛ دوم،این واقعیت که این ارتش در خارج از سرزمین کشور نیز فعالیت کرده و در نتیجه به روابط جمهوری ایرلند با همسایه‌اش شدیداً لطمه وارد می‌کند؛و سوم،گسترش فزاینده و هشداردهنده فعالیت‌ تروریستی از پاییز ۱۹۵۶ تا نیمه اول سال ۱۹۵۷. جهت مطالعه بیشتر رجوع شود

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

Lawless v. Ireland, op.cit,Para 28 “:…the words “other public emergency threatening the life of the nation” is sufficiently clear; whereas they refer to an exceptional situation of crisis or emergency which affects the whole population and constitutes a threat to the organised life of the community of which the State is composed …. “ ↑

 

  • - ناصر قربان نیا، «تعلیق اجرای حقوق بشر در شرایط اضطراری»،فقه و حقوق، سال سوم، شماره ۱۲، بهار ۱۳۸۶، ص۴۳. ↑

 

  • - Rene provost, International Human Rights and Humanitarian Law, Cambridge University Press, 2002,P. 273. ↑

 

  • - Gabcikovo-Nagymaros (Hungary v. the Slovak Republic), op.cit, p 42. para. 54 ↑

 

  • - علیرضا ابراهیم گل، پیشین، ص ۱۶۱. ↑

 

  • - همان. ↑

 

  • به عنوان مثال در قضیه LG v. Argentina دیوان داوری بیان کرد که «یک بسته بهبود اقتصادی تنها راه پاسخ در برابر بحران بوده است اگر چه ممکن است راههایی برای تهیه یک برنامه بهبود اقتصادی وجود داشته باشد». و یا در قضیه CMS v. Argentina دیوان «تنها راه»‌را از دیدگاه «یک اقدام» ‌ویژه  تعریف میکند. ↑

 

  • - در این قضیه دیوان بیان کرد که «اینکه کدامیک از این سیاستهای جایگزین بهتر خواهد بود تصمیمی است که خارج از قلمرو وظیفه دیوان است. وظیفه دیوان این است که تعیین کند آیا در اینجا تنها یک راه وجود داشته یا راه های متفاوتی وجود داشته و در نتیجه آیا شرط لازم برای رفع وصف متخلفانه برآورده شده است یا خیر ↑

 

  • - عبارت جامعه بین‌المللی در کل در قضیه بارسلونا تراکشن مورد استفاده قرار گرفت بدین صورت که در پاراگراف ۳۳ بیان گردیده شده است که: «باید یک تمایز اساسی مابین تعهدات دولت ها نسبت به کل جامعه بین‌المللی و تعهدات دولت ها در مقابل یکدیگر در خصوص حمایت دیپلماتیک قائل شد. ماهیت تعهدات در مقابل کل جامعه بین‌المللی به گونه ای است که به لحاظ اهمیتی که دارد، دغدغه تمامی دولت ها را بر می انگیزد و همه دولتها می‌توانند به منافع حقوقی که در حمایت از این حقوق دارند استناد نمایند. این تعهدات، تعهدات Erga omnes هستند.» جهت مطالعه بیشتر رجوه شود به:

 

Barcelona Traction, light and power company, limited (Belgium v. Spain), I.C.J. Reports , Judgment of 5 February 1970.para. 33 ↑

 

  • - علیرضا ابراهیم گل، پیشین، صص ۱۶۱-۱۶۲. ↑

 

  • - ناصر قربان نیا، حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،۱۳۹۰، چاپ دوم، ص ۳۶۴. ↑

 

  • - ماده ۱۵ و ۲۷ دو کنوانسیون اروپایی و آمریکایی حقوق بشر نیز تحقق یک بحران با حالت فوق العاده را پیش بینی کرده اند. به موجب این دو ماده، در وقوع جنگ یا خطر دیگری که حیات ملت را تهدید می‌کند، هر یک از متعهدان می‌توانند تدابیر ویژه ای را در تعلیق تعهدات مندرج در کنوانسیون اتخاذ کنند. ↑

 

  • - Greece v UK , op.cit., para.34. ↑

 

  • - هدایت‌اله فلسفی، حقوق‌ بین‌الملل‌ معاهدات‌، تهران‌، فرهنگ‌نشرنو، ۱۳۷۹، ص۵۷۰. ↑

 

  • - لازم به ذکر است کمیته حقوق بشر، درابتدا اظهارمی نمود که در اختلاف Ramirez v. Uruguay خود راساً به ارزیابی وجود حالت اضطرار ی و اعمال ماده ۴ میثاق حقوق مدنی و سیاسی خواهد پرداخت، حتی اگر دولت به آن استناد نکرده باشد، اما گزارش های سالهای اخیر نشان می دهد که کمیته از این رویکرد خود دست کشیده و رویکرد کمیسیون اروپایی حقوق بشر را پذ یرفته است که به موجب آن تنها اعلام رسمی وضعیت اضطراری توسط دولت، می تواند توجیه گر تعلیق به موجب ماد۴ میثاق باشد.: ناصر قربان نیا،تعلیق اجرای حقوق بشر در شرایط اضطراری، پیشین، صص ۴۱-۴۲ ↑

 

  • -Ireland v United Kingdom , op.cit , para 207:”…By reason of their direct and continuous contact with the pressing needs of the moment, the national authorities are in principle in a better position than the international judge to decide both on the presence of such an emergency and on the nature and scope of derogations necessary… “ ↑

 

  • -: Lawless v. Ireland, op.cit, para.86. ↑

 

  • - Ni Aolain Fionnuala , “The Emergence of Diversity: Differences in Human Rights Jurisprudence”, Fordham International Law Journal .Vol. 19 ,1995, P. 112. ↑

 

  • - incitement to violence. ↑

 

  • - racist speech. ↑

 

  • - Eyal Benvenisti, “Margin of Appreciation, Consensus and Universal Standards”op.cit , p.845 ↑

 

  • -Iversen v. Norway App, No. 1468/62 , Judgement of 17 December 1963 ↑

 

  • - De Wilde, Oams & Versyo (Vagrancy case) v. Belgium, op.cit. ↑

 

  • - Belgium v. Belgium, op.cit ↑

 

  • - Handyside v. United Kingdom, op.cit , ↑

 

  • -Engel and others v. Netherlands, Series A No. 22 ,Judgment of 8 June 1976 ↑

 

  • - MuratTümay, op.cit , p 209 ↑

 

  • - یکی از تعاریفی که از دکترین صلاحدید دولتها ارائه گردید، دکترین به مثابه اختیارات اعطاء شده به دولتها می‌باشد جهت مطالعه بیشتر به مبحث اول از فصل اول رجوع کنید. ↑

 

  • -Administrative Discretion. ↑

 

  • -Margin of Appreciation. ↑

 

  • - Yutaka Arai-Takahashi, op.cit, pp. 2-3. ↑

 

  • -Administrative Discretion. ↑

 

  • - F.Warren Keneth., Administrative discretion, in Encyclopedia of public administration and public policyA-J, CRC Press , Vol. 1, 2003 , Vol. 1, 2003,p.35. ↑

 

  • - Duncan Kennedy, ‘Form and Substance in Private Law Adjudication’, Harvard Law Review

 

, Vol. 89 , p. 1760. ↑

 

  • - البته لازم به ذکر است لازمه حاکمیت قانون، برخورداری از قدرت برنامه ریزی برای دستگاه های اداری است، به نحوی که ایشان با درجه ای از اعتماد و اطمینان عمومی، آثار و نتایج اعمال خود را پیش بینی کنند و زمینه تحقق اهداف خویش را فراهم سازند. دستیابی به این مهم، جز در سایه حکومت قوانین شایسته ای که متضمن شروط پیش بینی پذیری و اطمینان باشد، امکان پذیر نیست به عبارت بهتر، صرفاً در جامعه ای حداکثر اطمینان از تحقق انتظارات و احترام به آن وجود خواهد داشت که در پرتو استقرار و اجرای قوانین شایسته، دستگاه های اداری بتوانند با علم و آگاهی از مقررات جاری، ضمن پیش بینی اوضاع و احوال در وضعیت های مختلف، از دانش خود برای برآوردن اهداف خویش استفاده کنند. بدین ترتیب قوانین و اقدامات آنهایی که قانون را اجرا و پیاده می‌کنند منوط و مشروط به شرط قابل پیش بینی بودن و قطعیت است.

 

  • -Ralf Leithoff, Introduction to the Public Administrative Jurisdiction in Germany,Hrvatska Javna Uprava , god. 6. 2006 , p.30. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...