جرم سیاسی نوشته عباس زراعت، استاد دانشگاه کاشان کتاب دیگری با این موضوع است.

۱-۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق

از آنجا که این تحقیق بغی را از منظر فقه امامیه، فقه اهل سنت و حقوق موضوعه مورد بحث قرار داده با سایر کارهای انجام گرفته متفاوت است. چرا که سایر تحقیقات انجام شده در خصوص یکی از این موارد است.

۱-۱-۷- روش تحقیق

روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی که از ویژگی تحقیقات نظری می‌باشد که در این تحقیق با بهره گرفتن از منابع و مطالعات کتابخانه‌ای از جمله کتب، مقالات، پایان‌نامه‌ها، کتابخانه الکترونیک و … مطالب جمع‌ آوری و مورد استفاده واقع گردید.

۱-۱-۸- محدودیت‌ها و مشکلات

با توجه به اهمیت بحث و کمبود منابع اهل سنت برای تهیه و ترجمه آنها با سختی هایی مواجه شدم.
دانلود پایان نامه

۱-۲- مفاهیم

 

۱-۲-۱- معنای لغوی «بغی»

«بغی» در لغت به معنای طلب و خواستن است ولی بیشتر در طلبی استعمال‏ می‏شود که بیش از حد و خارج از حدود اعتدال‏ باشد (دهخدا، ۱۳۷۷، ذیل واژه بغی؛ راغب اصفهانی، ۱۴۰۴ق، ذیل واژه بغی).
و به عبارت دیگر و به قول کتاب مسالک الافهام به معنای طلبی است که بیشتر مترادف‏ با طلب ظلم و ستم و تجاوز است (علامه حلی، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۷).
صاحب کتاب مفردات راغب نیز بغی‏ را به معنای طلب می داند و می‏گوید غالبا در طلبی استعمال می‏شود که خارج از اعتدال‏ باشد و از آن تجاوز و تعدی استفاده شود (مفردات راغب ماده بغی).
بعضی از لغت‌شناسان نوشته‌اند؛ لفظ بغی در تجاوز و ظلم کردن والی نیز به کار رفته است؛
و بغی الوالی وکل مجاوزه فی الحد و افراط علی المقدار الذی هو حد الشی فهو بغی (جوهری، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۲۸۱).
همچنین بغی در معنای عدول از حق نیز به کار رفته است.
بغی در حالت فاعلی به باغی تعبر می‌شود و جمع آن بغاه می‌باشد (معلوف، ۱۹۹۸م، ص۷۸).
ریشه «بغی»و این کلمه در لغت و در اصطلاح فقهی معانی مختلف دارد:
الف-از حد تجاوز کردن: پس باغی به شخصی گفته می‏شود که از حدود مشخص شده، تجاوز کند.بی‏جهت نیست که عرب به زن فاجره، بغّی می‏گوید چرا که از حدود مشخص شده از جانب خداوند تجاوز کرده و پا را فراتر می‏نهد.در قرآن کریم آمده است:« یَا أُخْتَ هَارُونَ … وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا» (مریم/ ۲۸)؛ به حضرت مریم گفتند: ای خواهر هارون … مادرت زن بدکاره‏ای نبود.
ب-ظلم و ستم: در این معنا، به ظالم، باغی گفته می‏شود.در تاریخ آمده است که پیامبر اکرم صلی‏الله علیه و آله، در زمان حیات عمّار یاسر به او فرمودند: یا عمّار. تقتلک الفئه الباغیه.» ای عمّار، گروه ظالم و ستمکار، تو را خواهند کشت که مراد معاویه و طرفداران او بودند که در جنگ صفّین، آن صحابی بزرگوار و یاور علی علیه السّلام را به شهادت رساندند.
ج-برتری‏جویی و استعلاء: بر اساس این معنا، باغی کسی است که در روی زمین، برتری‏جویی می‏کند؛ به عنوان مثال، فرعون، باغی بود چرا که می‏گفت: «انا ربّکم الاعلی» (نازعات/ ۲۴)؛ من خدای بزرگ شما هستم.
د-طلب کردن چیزی: چنان که در سوره آل عمران آمده است: «افعیر دین اللّه یبغون.» (آل عمران، ۸۳)؛ آیا آنها غیر از آیین خدا می‏طلبند.و در روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص)آمده است: «طلب العلم فریضه علی کلّ مسلم الا ان اللّه یحب بغاه العلم» (کلینی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۳۱)؛ فراگیری علم و دانش بر هر مسلمانی واجب است، آگاه باشید که خداوند طالبان علم و جویندگان دانش را دوست می‏دارد.
البتّه ماده بغی در باب افتعال بیشتر در معنای طلب استعمال می‏شود. بنابر این، از نظر معنای لغوی، باغی به کسی گفته می‏شود که متجاوز، ظالم، برتری جو و طالب باشد. مخفی نماند که اصل معنای بغی، همان از حد تجاوز کردن است (نجفی، ۱۹۸۱م، ج۲۱، ص۳۲۲).

۱-۲-۲- معنای اصطلاحی بغی

با توجه به تعریفهای مختلفی که برای باغی شده، می‏توان گفت: باغیان، دسته و یا گروهی هستند که بر ضد امام معصوم (ع) و یا امام عادل خروج کنند و قصد براندازی حکومت او را داشته باشند.
در زیر به چند نمونه از تعریف بغی که در کتب فقهی شیعه آمده است، اشاره می‏کنیم:
آنان که بر امام عادل خروج کرده و بیعتش را شکستند و در دستوراتش با او به مخالفت برخاستند، باغی هستند (شیخ طوسی، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۹؛ ابن ادریس حلّی، ۱۴۱۰ق، ص۱۷۳)؛
باغی به کسی گفته می‏شود که با امام عادل به جنگ بپردازد (راوندی، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۳).
باغی، کسی است که بر امام عادل خروج کند (ابن حمزه طوسی، ۱۴۰۸ق، ص۱۹۵).
کسی که بر امام عادل خروج کند، باغی است (علامه حلّی، ۱۴۱۷ق، ص۲۶۷).
باغیان کسانی هستند که بر امام عادل خروج کنند(علامه حلی، ۱۴۱۶ق، ص۸۱).
کسی که بر امام معصوم(ع) خروج کند، باغی است (شهید اوّل، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۵).
بنابراین عبارت در تعریف‌های بالا مشترک است که باغیان کسانی هستند که در برابر امام عادل، دست به خروج و قیام می‏زنند.
در جواب به این سؤال، باید دید که آیا بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) در طی این مدّت، از این عنوان استفاده کرده‏اند یاخیر؟
با تفحصّی که در کتابهای آن حضرت به عمل آمد، تنها در «صحیفه نور» که مجموعه رهنمودهای ایشان است، در دو مورد به این کلمه در قبال تجاوز صدام اشاره کرده‏اند.
۱- پس از تجاوز صدّام به جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی د رجمع سفیران کشورهای اسلامی، بیانات زیر را ایراد فرمودند. نکته قابل توجّه در این سخنان آن است که حضرت امام، صدّام ملحد را باغی دانسته و از آیه ۹ سوره حجرات استفاده کرده است:
«ما الآن در یک روزی مجتمع هستیم که دولت صدّام، دولت غاصب صدّام بدون یک عذر موجّهی در بین تمام دول عالم، بدون اطلاع و بدون سابقه از دریا و هوا و زمین هجوم کرد بر ایران و به خیال خودش می‏خواست که کشورگیری کند و خلافت مسلمین را یک آدمی که به اسلام اعتقاد ندارد، ریاست مسلمین را به دست گیرد و مع‏الأسف در عین حالی که در قرآن کریم است که اگر دو طایفه‏ای از مسلمین با هم اختلاف کردند شما مصالحه بدهید بین آنها را و اگر چنانچه یکی از آنها باغی باشند و طاغی باشند، با او قتال کنید تا اینکه سر نهد به احکام خدا. کدامیک از کشورهای اسلامی بررسی کردند در اینکه طاغی و باغی کیست و آن کسی که هجوم کرده است کیست تا اینکه همه به امر خدا با او مقاتله کنند؟ بر کدام مملکت اسلامی پوشیده است این معنا که صدّام به ما بغی کرده است و صغیان کرده است و ظلم کرده است و هجوم کرده است؟ …» (خمینی، ۱۳۶۱، ج ۱۳، ص ۱۲۴).
۲- در ۲۴/۱۲/۱۳۶۰ نیز در دیدار با گروهی از پرسنل هوا نیروز و کاردارن و سرکنسولان وزارت امور خارجه چنین فرمودند: « ما قرآن کریم را باز می‏کنیم، سوره حجرات را باز می‏کنیم و یک آیه از آیات سوره حجرات را برایشان می‏خوانیم. می‏گوییم بیایید به این عمل کنید. در آن آیه این است که اگر دو طایفه‏ای از مؤمنین با هم جنگ کردند، شما صلحشان بدهید و اگر یک طایفه‏ای از اینها تجاوز به طایفه دیگر کرد، همه‏تان مکلّفید که با او قتال کنید، جنگ کنید تا اینکه به اطاعت خدا برگردد.وقتی به اطاعت خدا برگشت صلح کنید به عدالت، به قسط.ما می‏گوییم به دنیا که بیایید ببینید که ما در خاک عراقیم یا عراق در خاک ماست؟ اگر ما در خاک عراقیم، شما با ما جنگ کنید و اگر عراق در خاک ماست به حسب قرآن کریم تجاوز کرده، و فئه باغیه است و فئه باغیه را باید با او قتال کنید، ما از قتال شما هم گذشتیم و امیدی به این نداریم لااقل محکوم کنید، اگر به قرآن عمل نمی‏کنید که قتال کنید و او را با سر نیزه بیرون کنید از کشور اسلامی، لااقل محکوم کنید او را و اگر محکوم هم نمی‏کنید لااقل بی صدا باشید، بی طرف باشید، چه شده اینها را که نه به قرآن اعتنا دارند و نه به حکم عقل اعتنا دارند و نه به مسائل بین‏المللی، به هیچی اعتنا ندارند، هر روز یک شایعه درست می‏کنند.» (خمینی، ۱۳۶۱، ج ۱۶، ص۷۷).

۱-۲-۳- تعریف بغی از منظر مذاهب خمسه

درخصوص تعریف بغی در اصطلاح فقها تعاریف مختلفی ازسوی دانشمندان امامیه و اهل سنت ارائه گردیده است. تعریف بغی را در مذاهب مختلف مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۱-۲-۳-۱- تعریف بغی در فقه امامیه

فقهای شیعه، بغی را در کتاب الجهاد مورد بحث وبررسی قرار داده‌اند، هرچند بعضی از فقها دریک کتاب مستقل در کنار مسائل مربوط به حدود و قصاص و دیات مسألۀ مزبور را مطرح کرده‌اند (طوسی، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۲۶۲).
محقق حلی در عبارتی کوتاه بغی را این گونه تعریف می‌کند؛ یعنی هرکس برامام عادل خروج کند و با او مقابله کند باغی است (محقق حلی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص ۳۸۵).
فقهایی که به شرح این جملۀ محقق حلی پرداخته‌اند نیز تعریف جامع و مانعی از بغی اراده نداده‌اند، یکی از آن‌ ها درشرح جمله فوق نوشته است؛
و فی عرف الفقها الخروج عن طاعه الامام علی الوجه الآتی (شهید ثانی، ۱۴۱۹ق ، چ۳، ص ۹۱).
مرحوم مقدس اردبیلی نیز به همین سبک بحث کرده است و علاوه بر امام، نائب امام معصوم را نیز متذکر گردیده‌اند (مقدس ادربیلی، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۵۲۴).
معنای بغی در اسلام قیام مسلحانه در مقابل امام عادل است و این اصطلاح « امام عادل» را اعم از امام معصوم (ع) یا نائب ایشان گرفته‌اند، اما بعضی دیگر در تعریف بغی تنها قیام علیه امام معصوم (ع) را مطرح کرده‌اند (طباطبایی، بی‌تا، ج۴، ص ۶۱۵).
یکی از فقهای معاصر که در مقاله خود بغی را جرم سیاسی می‌داند می‌نویسد: «جرم سیاسی عملی است که گروهی مسلمان ( که تشکیلات قوی و نیرومند به دست آورده‌اند و از فرمان و اطاعت ولی امر مسلمین در اثر شبهاتی بی‌اساس که برای آنان به وجود آمده، خارج گردیده‌اند) با قصد و اختیار انجام دهند.خواه آن عمل از راه افساد فی الارض و محاربه و یا از راه جاسوسی برای دولت‌های اجنبی و یا جنگ مسلحانه با حکومت اسلامی و یا امورد دیگر صورت گیرد (مرعشی، ۱۳۷۳، ص۷۱).
به نظر نگارنده تعریف مذکور اولا، به مسئله گروهی و فردی بودن که در فقه شیعه اختلاف‌نظر وجود دارد، نپرداخته است، و جرم بغی را گروهی می‌داند. ثانیا، این که جرایم علیه امنیت خارجی مثل جاسوسی و…. از عداد جرایم سیاسی خارج است. ثالثا، اگر عمل از راه افساد فی الارض انجام گیرد، جای بحث دارد که به نظر عده‌ای بغی نخواهد بود، بلکه احکام مربوط به محارب و مفسد فی الارض بر آن، بار می شود.
مرحوم شیخ طوسی در کتاب خلاف خود، این گونه بغی را تعریف می‌کند: یعنی باغی کسی است که برامام عادل خروج کند و از پرداخت حقی که ادای آن، به امام واجب است، امتناع کند (طوسی، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص ۳۳۵).
مرحوم ابن ادریس حلی می‌فرماید: هرکس که بر امام عادل خروج کند و بیعت او را بشکند و در احکام با او مخالفت کند، باغی است (ابن ادریس حلی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص ۱۵).
در اینجا سؤالی به ذهن می‌آید و آن، اینکه از دیدگاه فقهای شیعه آیا جرم بغی در زمان غیبت متحقق می‌شود یا مختص به زمان حضور امام معصوم (ع) می‌باشد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...