– کودک یا نوجوان قصه ای را می پسندد که در آن معمایی حل نشدنی مطرح شده و نیازمند راه حل باشد، مشکلی رفع شدنی یا هدفی دست یافتنی مطرح شده باشد (حل مسأله).

– مهم ترین ویژگی های داستان خوب آن است که هدفی اخلاقی داشته باشد (شعاری نژاد، ۱۳۷۸).
– و آداب اجتماعی را نیز به کودک آموزش دهد (منصوری، ۱۳۷۴).

 

۲-۲-پرخاشگری

 

جامعه شناسان و روانشناسان از ابعاد گوناگون به اختلالات رفتاری پرداخته تا به شناسایی عوامل و علل زمینه ها و پیامدهای آن دست یابند و در نتیجه راهکارها و شیوه های مقابله با این اختلالات را تدوین نمایند . کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات رفتاری غالبا در بزرگسالی با ارتکاب به رفتارهای نابهنجار اعمال خلاف قوانین و تجاوز به حقوق دیگران و حاکمیت موجب اختلال در نظم اجتماعی می‌شوند و هزینه های زیادی را به جامعه تحمیل می‌کنند . یکی از عواطف متداول کودکان خشم است که در اثر برخورد آن ها به مانعی که بر سر هدفشان قرار می‌گیرد حاصل می شود و به پرخاشگری که یک واکنش عمومی به ناکامی امیال است منجر می شود(افتخار صعادی ، مهرابی زاده ، نجاریان ، احدی و عسگری ۱۳۸۹).

 

۲-۲-۱-تعاریف پرخاشگری:

 

محققان علوم رفتاری در کشورهای مختلف هرگز تعریف روشن و واحدی از مفهوم پرخاشگری ارائه نکرده اند زیرا تعریف پرخاشگری تحت تاثیر فرهنگ تجربه و اعتقادات جوامع متفاوت است.(ایزدی، طامه و همکاران ۱۳۸۹).

 

به هر حال رفتارهای پرخاشگرانه یکی از مشکلات اجتماعی و مهم اساسی در هر جامعه است که به دلیل اهمیت آن به خصوص در دوران کودکی توجه ی ویژه ای به آن می شود .در زیر به مهمترین تعاریف ارائه شده در خصوص پرخاشگری اشاره می شود :

 

از دیدگاه ارونسون[۳۹]، (۱۹۸۷ ترجمه شکر کن ۱۳۸۷) پرخاشگری رفتار آگاهانه ای است که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی و یا روانی باشد. به عبارت بهتر عمل آگاهانه ای است که با هدف وارد آوردن صدمه و رنج انجام می‌گیرد . این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد خواه در نیل به هدف موفق بشود ویا نشود در هر صورتی پرخاشگری است.

 

هیلگارد و اتکینسون [۴۰] (۱۹۹۸ به نقل از بازرگان صادقی لواسانی و غلامعلی ۱۳۸۲) پرخاشگری را رفتاری می دانند که قصد آن صدمه زدن (جسمانی و کلامی ) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی آن ها‌ است . مفهوم اساسی در این تعریف قصد است . اگر کسی پای شما را لگد می‌کند قصد وی نشان دهنده پرخاشگرانه بودن یا نبودن رفتار است.

 

خشونت و پرخاشگری رفتارهایی هستند که به قصد آسیب رساندن صدمه زدن به دیگران یا اموال آن ها ابراز می‌شوند . پرخاشگری ممکن است بدنی (زدن لگد گاز گرفتن ) لفظی (فریاد زدن دشنام دادن ) یا زور گویی و قلدری باشد . اغلب کودکان خیلی زود در می‌یابند که می‌توانند از طریق کج خلقی خشونت و پرخاشگری به یک سلسله از نیازها و خواسته های خود برسند. (نوابی نژاد ۱۳۷۷)

 

به طور کلی رفتار پرخاشگرانه واجد چهار شرط زیر است “

 

۱-فردی که رفتارش پرخاشگرانه است آن رفتار را عمدا انجام می‌دهد .

 

۲-آن رفتار در روابط بین فردی که حاکی از تعارض و ناکامی است رخ می‌دهد.

 

۳-شخصی که دارای رفتار پرخاشگرانه است قصدش برتری یافتن بر فردی است که مقابل او رفتار پرخاشگرانه داشته است.

 

۴-شخصی که چنین رفتاری از او سر می زند یا در جهت جدال تحریک شده یا حد اعلای شدت آن مسیر را پیموده است . (ایزدی ، طامه و همکاران )

 

با توجه به جمیع تعاریف مربوط به پرخاشگری مهمترین مفاهیم مستتر در این تعاریف عبارتند از :

 

۱-نیت مندی : رفتار پرخاشگرانه همراه با قصد و نیت صورت می‌گیرد

 

۲-جلوه رفتاری : عامل پرخاشگری به نوعی (کلامی یا جسمانی ) قصد و نیت خود را آشکار می‌سازد .

 

۳-قربانی پرخاشگری همواره معطوف به شخصی یا چیزی می‌باشد.

 

محرک هایی که اغلب منجر به واکنش های خشم آلود در کودکان می‌شوند عبارتند از:

 

۱-ایجاد محدودیت های جسمی و حرکتی کودک خواه به وسیله دیگران یا بر اثرناتوانی خود کودک

 

۲-جلوگیری از انجام فعالیت‌های کودک ایجاد مانع در رسیدن کودک به خواسته ها برنامه ها و هدف هایش.

 

۳-مجموعه ای از ناراحتی هایی که موجب ناکامی کودک می شود.

 

۴-ایراد گرفتن دائم از آن ها.

 

۵-اذیت کردن آن ها.

 

۶-مقایسه نامناسب بین کودک و سایر همسالانش .

 

۷-نصیحت کردن های پی در پی.(ماسن و همکاران ۱۳۷۳).

 

۲-۲-۲-انواع پرخاشگری

 

پرخاشگری به طور کلی به دو نوع تقسیم می شود :

 

پرخاشگری خصمانه و پرخاشگری وسیله ای .

 

پرخاشگری خصمانه عملی پرخاشگرانه است که از احساس خشم ناشی می شود و هدفش اعمال درد و آسیب است. اما در پرخاشگری وسیله ای قصد و نیت آسیب رساندن به شخص دیگر وجود دارد لیکن آسیب رسانی به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفی غیر از ایجاد درد و رنج صورت می‌گیرد . پرخاشگری خصمانه دو حالت پرخاشگری آشکار و پرخاشگری رابطه ای می‌باشد . در پرخاشگری آشکار کودک به دیگران صدمه بدنی وارد می‌کند یا او را به چنین صدمه ای تهدید می‌کند. مثلا کتک زدن لگد زدن یا تهدید کردن یک همسال به کتک زدن . اما پرخاشگری رابطه ای که شامل دو نوع مستقیم و غیر مستقیم می شود ‌در مورد کودکانی به کار می رود که به طور عمد سایر کودکان را از گروه طرد و منزوی می‌کنند . برخی از محققان این نوع رفتار را پرخاشگری اجتماعی و مستقل از پرخاشگری آشکار تعریف می‌کنند (جوادی، سهرابی، فلسفی نژاد و برجعلی ۱۳۸۷).

 

کودکان در طول رشد خود از توانایی بیشتری برای درک نیات دیگران برخوردار می‌شوند ولی این موضوع که تشخیص و قضاوت آن ها چه اندازه درست است جای بحث دارد .

 

برای مثال کودکان پرخاشگر همواره به همه چیز با بد بینی نگاه می‌کنند و از اعمال دیگران برداشت دیگری دارند . در چنین شرایطی طبیعی است که به میزان پرخاشگری خود می افزایند. (سلحشور ۱۳۸۷).

 

۲-۲-۳-مبانی نظری پرخاشگری:

 

۲-۲-۳-۱- تئوری رفتار غریزی فروید:

 

کهن ترین و شناخته شده ترین تببین ‌در مورد پرخاشگری معطوف ‌به این نگرش است که انسان به دلیل طبیعت زیستی اش تا حدودی برای ارتکاب پرخاشگری و خشونت برنامه ریزی شده است . و تنها راه کنترل این سائق فطری تنبیه است . از منظر این تئوری رفتار پرخاشگرانه نتیجه یک انگیزه عمده درونی به سوی عمل است و نه عکس العمل در برابر شرایط طبیعی و تنها یک محرک طبیعی این عمل را آزاد می‌کند ( سادوک و سادوک[۴۱] ۲۰۰۳ ترجمه رضایی ۱۳۸۲)

 

کسانی که در چار چوب تئوری رفتار غریزی فعالیت می‌کنند بعضا معتقدند که پرخاشگری کودکان و نوجوانان می‌تواند مفید باشد استدلال آن ها این است که علی رقم اینکه پرخاشگری ممکن است برای دیگران مضر باشد اما برای فرد پرخاشگر می‌تواند مفید و جنبه مثبت داشته باشد در همین زمینه فروید با طرح مفهوم پالایش هیجانی معتقد است اگر انسان راهی برای ابراز پرخاشگری نیابد پرخاشگری در وجود او انباشته می شود و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر می شود . به طور کلی فروید درباره امکان از بین بردن پرخاشگری نظر خوبی نداشت و معتقد بود می توان شدت و مسیر آن را تغییر داد. ( ارنسون[۴۲] ۱۹۸۷ ترجمه شکر کن ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...