تفاوت های زن و شوهری در مواجهه با تعارضات

 

سبک های مدیریت تعارض از مواجهه چهره به چهره تا پرهیز و اجتناب وجود دارد. هرچند زوجین تقریباً با موضوع مشابهی در روابطشان مواجه می‌شوند ولی این که چگونه به تعارضات واکنش نشان دهند و یا درضدد حل آن برآیند با هم فرق دارند. ضمن اینکه تفاوت های قوی نیز در چگونگی حل تأثیر می‌گذارد. علی رغم تمایلی که برای هماهنگی و توافق زوجین وجود دارد، تحقیقات نشان داده است که تفاوت های جنسی در ثبات ازدواج نقش اساسی بازی می‌کند. براین اساس ملاحظه شد که زنان بیشتر از شوهرانشان روابط بین فردی را دوست دارند و ‌بنابرین‏ احتمال زیادی وجود دارد که در حل تعارضات پیش قدم شوند. از سویی دیگر ملاحظه شده است زنان در شرایطی که ناسازگاری بر روابط حاکم باشد بیش از شوهرانشن آسیب روانی و فیزیکی می بینند (لوینسون[۱۶۱] و همکاران، ۱۹۹۳، به نقل از دهقانی، ۱۳۸۰).

 

هرچند الگوی مدیریت تعارض که از سوی مردان و زنان به کار گرفته می شود از زمان ازدواج تا سال های آخر عمر (دوره آشیانه خالی)[۱۶۲] تقریباً یکسان باقی می ماند ولی نوع تصور و ادراکشان از آن تغییر می‌یابد. در این خصوص ملاحظه شد که اکثریت شوهران در سال های اول و سال های تربیت کودک از بحث چهره به چهره درباره تعارض اجتناب می‌کنند. قبل از تولد کودکان (۳۲%) از شوهران و (۶۲%) از زنان تعارفشان را به شکل مواجهه ای بیان می‌کنند و در طول سال های تربیت کودک، تغییر جزئی در این الگو به وجود آمده بود. یعنی (۳۵%) از شوهران و (۶۷%) از زنان مواجهه ای بودند. همچنین ملاحظه شد که سبک های مدیریت تعارض در بین زنان و شوهران در سال های آشیانه خالی بیشتر تغییر می‌یابد. در این دوره (۴۸%) از شوهران و (۷۷%) زنان الگوهای مدیریت تعارضشان را به عنوان مواجهه ای توصیف کردند. البته این تغییرات از نظر آماری معنی دار نبود و مجموعاً نشان داد که سبک مواجهه ای و مدیریت تعارض در طول زندگی یکسان باقی می ماند (ثنایی، ۱۳۷۸).

 

تعارضات زناشویی از دیدگاه های نظری مختلف

 

مقوله تعارضات زناشویی در هریک از رویکردهای نظری به گونه ای متفاوت مورد تبیین قرار گرفته است. در ادامه به تشریح تعارض های زناشویی از چشم اندازهای نظری سیستمی، تحول، رفتاری، شناختی- یادگیری اجتماعی و شناختی اجتماعی پرداخته خواهد شد.

 

نظریه سیستم ها[۱۶۳]

 

درمانگران سیستمی تعارض زناشویی را تنازع بر سر تصاحب پایگاه ها و منابع قدرت و حذف امتیازهای یکدیگر می دانند (براتی، ۱۳۷۵، به نقل از حیدری، ثنایی ذاکر، نوابی نژاد و دلاور، ۱۳۸۸). رویکرد سیستمی در برخورد با اختلاف های خانوادگی بر الگوهای ارتباطی خانواده و تعارض بین سلسله مراتب رقابت کننده متمرکز است، ‌بنابرین‏ پویایی های درون خانواده نقش اساسی در ایجاد تعارض دارند و درمان مشکل های زناشویی در تبدیل چرخه های معیوب به یک چرخه سالم جستجو می شود.

 

نظریه های رفتاری[۱۶۴]

 

این نظریه ها مشکل های زناشویی را ‌بر اساس قوانی یادگیری اجتماعی و تبادل رفتار تبیین می‌کنند. از نظر اصول تئوری تبادل رفتاری، تعارض وقتی ایجاد می شود که یکی از همسران از مبادله صورت گرفته و میزان دریافتی خود در رابطه راضی نیست و به عنوان آخرین راه حل از خصومت استفاده می‌کنند (یونگ و لانگ، ۱۹۹۸، به نقل از اولیا و همکاران، ۱۳۸۸).

 

نظریه های شناختی[۱۶۵]

 

    1. – Intimacy. ↑

 

    1. -Beck ↑

 

    1. – Bagarozy. ↑

 

    1. – Olsou. ↑

 

    1. – Rubin. ↑

 

    1. – marital inrichment. ↑

 

    1. – Olsow. ↑

 

    1. – Bornstein. ↑

 

    1. – Marital Satisfaction. ↑

 

    1. -Marital Conflicts. ↑

 

    1. – Young ,E.M.Long,L. ↑

 

    1. -Glaser. ↑

 

    1. -Fincham & Beach. ↑

 

    1. – Bolton. ↑

 

    1. – Intimsey. ↑

 

    1. -Bran Scatain & Bran Schtain. ↑

 

    1. – Bagarozy. ↑

 

    1. -Firestone. ↑

 

    1. -Catlett. ↑

 

    1. -Arnish. ↑

 

    1. -Grant. ↑

 

    1. -Crawely. ↑

 

    1. -Stahman. ↑

 

    1. -Schaefer. ↑

 

    1. -Olsou. ↑

 

    1. -Gordon. ↑

 

    1. -Branschtain. ↑

 

    1. -Marital Intimancy Questionnaire. ↑

 

    1. – Chapman. ↑

 

    1. – Bagarozy. ↑

 

    1. – Rezef shaver. ↑

 

    1. – Mutual Trusty. ↑

 

    1. – Tenderness. ↑

 

    1. – open communication. ↑

 

    1. – Acceptance. ↑

 

    1. – Apologies. ↑

 

    1. – Forgiesl. ↑

 

    1. – Caring. ↑

 

    1. – Stahman. ↑

 

    1. – Haning. ↑

 

    1. – Scanzoni. ↑

 

    1. – Henlin. ↑

 

    1. – Emotional intimacy. ↑

 

    1. – metal and intellectual intimacy. ↑

 

    1. – seritual intimacy. ↑

 

    1. – recreational intimacy. ↑

 

    1. – sexual intimacy. ↑

 

    1. – social intimacy. ↑

 

    1. – artistic intimacy. ↑

 

    1. – emotional. ↑

 

    1. – Psychological. ↑

 

    1. – intellectual. ↑

 

    1. – Sexual. ↑

 

    1. – Phisical Intimacy. ↑

 

    1. – Seiritual Intimacy. ↑

 

    1. – Qesthetic. ↑

 

    1. – Social and Leisure Intimacy. ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...